گزارش مدیران عامل ۱۴۰۱
آشفتگی در مرز ناپایداری
سخنی از ایلیا
دادههای جمعآوری شده در این گزارش نشان میدهد که تنها ۵٪ از ۳۰۰ مدیرعاملی که در بیش از ۲۷ صنعت فعالیت میکنند، به رونق اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ خوشبین هستند؛ در حالی که این متغیر در سال ۱۴۰۰ حدود ۳۷٪ بوده است. در این میان مانند سال گذشته عدم ثبات سیاسی و اقتصادی دغدغه اصلی مدیران عامل است.
دادهها به روشنی نشان میدهند که کسبوکارها اکنون در محیطی مبهم، پیچیده و پرچالش در حال گذراندن امور (بیشتر جاری) خود هستند. ۶۵٪ از مدیران عامل اذعان کردهاند که تمرکز آنان در سال جاری بر مسائل روزمره بوده و تنها ۲۰٪ از اهداف غیرمالی مانند توسعه زیرساختها، سرمایهگذاری جدید و تغییر ساختار محقق شده است.
این دادهها از طرفی دشواری آیندهنگری و برنامهریزی برای آینده را نشان میدهند و از طرفی نشان میدهند که در صورتیکه سازمانها بتوانند با روشهایی مانند تغییر ساختار هزینه، ایجاد درآمدهای پایدار و افزایش سودآوری، ظرفیتسازی خود را برای آینده بیشتر کنند در بازی بلندمدت برنده خواهند بود. به عبارت دیگر مدیران عامل درگیر این پارادوکس دشوار هستند که چگونه عملیات جاری را با حفظ کیفیت و رقابتپذیری به پیش ببریم و در عین حال برای آینده ظرفیتسازی کنیم؟ در کنار پاسخ به این پرسش کلیدی که برای هر سازمانی پاسخ متفاوتی دارد، دادههای جمعآوری شده نشان میدهند مدیران عاملی که به مراقبت فردی از خود بیشتر اهمیت میدهند، امیدواری بالاتری دارند.
در پایان لازم به ذکر است که هدف گزارش حاضر – که دومین شماره آن منتشر میشود – ارائه نگاه، بینش و خرد جمعی از مدیران عامل ایرانی است تا بتواند به تصمیمگیریهای بهتر و موثرتر در سطح بنگاهها و حاکمیت کمک کند. بنابراین امیدوارم که ما در شرکت مشاوره مدیریت ایلیا تا حدی در نیل به این هدف موفق بوده باشیم و از مدیران عامل و اندیشمندان فضای کسبوکار دعوت میکنیم تا با ارائه بازخورد و نگرشهای خود ما را در این مسیر یاری کنند.
تغییرات شماره دوم گزارش مدیران عامل
نسبت به شماره اول گزارش
شماره دوم گزارش مدیران عامل از منظر روش تحقیق و ابعاد اصلی سنجش مشابه شماره اول گزارش به پیش رفته است. چرا که هدف اصلی این گزارشهای سالانه فراهم کردن شرایطی جهت مقایسه ابعاد در گذر زمان است. در نتیجه در این شماره از گزارش نیز ابعاد اصلی نظیر خوشبینی به آینده اقتصادی ایران، امیدواری به عملکرد مثبت شرکت، بررسی عملکرد فعلی شرکت در سطوح مالی و غیرمالی، بررسی دغدغههای مدیران عامل، بررسی مشکلات پیشِ روی شرکتها و بررسی سبک زندگی و کاری مدیران عامل (شدت استرس، کیفیت رابطه با هیئت مدیره، میزان ساعات کاری، حضور در رسانههای اجتماعی، نحوه اطلاعرسانی از اخبار و غیره) مشابه شماره قبلی مورد سنجش قرار گرفته است.
علاوه بر ابعاد اصلی، چندین سوال در خصوص میزان بلوغ دیجیتال شرکتها، میزان آشنایی مدیران عامل و چالشهای پیادهسازی تحول دیجیتال در شرکتها از مدیران عامل پرسیده شده است که در بخش چهارم این گزارش در اختیار علاقمندان قرار گذاشته شده است.
نکته اصلی در خصوص گزارش شماره دوم نسبت به شماره اول در مبنای زمانی تهیه و انتشار گزارش است. دادههای خام گزارش اول مدیران عامل در ابتدای سال ۱۴۰۰ (تیرماه) جمعآوری گردید و گزارش در ابتدای پاییز سال ۱۴۰۰ تهیه و منتشر شد. با توجه به اینکه دادهها در ابتدای سال جمعآوری شده بود، مبنای زمانی پیشبینیها برای سال ۱۴۰۰ و مبنای زمانی عملکرد مدیران عامل برای سال ۱۳۹۹ درنظر گرفته شده بود.
این در حالیست که در شماره دوم گزارش مدیران عامل، به دلیل اهمیت نقش مذاکرات هستهای ایران در ابراز نظرات مدیران عامل، ایلیا توزیع پرسشنامه و جمعآوری دادهها را به تاخیر انداخته است و در نیمه اول سال جمعآوری داده صورت نپذیرفته است.
جمعآوری دادههای پرسشنامه شماره دوم گزارش مدیران عامل در بازه زمانی آذر و دی ماه ۱۴۰۱ صورت گرفته است و درنتیجه مبنای زمانی پیشبینیها برای سال ۱۴۰۲ و مبنای زمانی عملکرد مدیران عامل برای سال ۱۴۰۱ درنظر گرفته شده است.
فلذا اگرچه شماره دوم گزارش مدیران عامل یکسال پس از شماره اول منتشر شده است، با این حال به دلیل تاخیر در جمعآوری دادهها با هدف ایجاد کمترین سوگیری در شرایط سیاسی و اجتماعی خاص امسال (طولانی شدن فرآیند مذاکرات هستهای، اتفاقات پس از شهریور ۱۴۰۱ و غیره) شماره دوم گزارش مدیران عامل انعکاس دهنده عملکرد در سال ۱۴۰۱ و دغدغهها و پیشبینیها در سال ۱۴۰۲ است. این بدین معناست که در برخی از ابعاد سنجش، اختلاف زمانی دو سال برای مقایسه ابعاد اتفاق افتاده است.
همچنین در شماره دوم گزارش برخی ابعاد از سبک زندگی شخصی مدیران عامل از جمله عادات خواب و مطالعه مدیران عامل مورد بررسی قرار نگرفته است.
در نهایت شایان ذکر است که نحوه توزیع پرسشنامه بین نمونههای آماری در شمارههای اول و دوم گزارش مدیران عامل در پیوست هر دو گزارش قابل بررسی و مقایسه برای علاقمندان قرار گرفته است.
مخاطبان
- مدیران عامل ایران
- فعالان کسبوکار
- سیاستگذاران و تصمیمگیران
- حوزه کسبوکار
- سیاستگذاران حوزه اقتصاد کلان کشور
- مشاوران مدیریت و متخصصان صنعت
اهداف
- شناخت بهتر مدیران عامل ایرانی از دغدغههای مشترک
- ایجاد بینش کلی نسبت به روندها، رویدادها و رفتارها
- دستورکارهای مشترک برای سیاستگذاران و تصمیمگیران حوزه کسبوکار
- ارتقا دانش، انتشار اطلاعات و موضوعات کلیدی حائز اهمیت در هر سال
- جهتگیری پژوهشهای دانشگاهی به سمت دغدغههای مدیران عامل
- جهتگیری ارائه دهندگان خدمات به کسبوکارها با شناخت بهتر مدیران عامل
حدود ۹۰ درصد از مدیران عامل به مانند گذشته به وضعیت رشد اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ خوشبین نیستند
نزدیک به نیمی از مدیران عامل مشارکتکننده در پیمایش حاضر، رکود زیادی را برای سال ۱۴۰۲ پیشبینی کردهاند. همچنین حدود ۴۰ درصد از مدیران بر این باورند که اقتصاد ایران در سال ۱۴۰۲ شاهد رکود نسبی خواهد بود.
در این بین، تنها ۵ درصد رونق نسبی را پیشبینی کردهاند. شایان ذکر است که هیچ کدام از مدیران عامل مشارکتکننده، رونق زیاد را برای وضعیت اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ انتخاب نکردهاند.
مقایسه آمار با سال گذشته نشان میدهد مدیران عامل نسبت به سال ۱۴۰۱ خوشبینتر بودهاند و به رونق در سال ۱۴۰۲ چندان خوشبین نیستند.
همچنین تنها ۷ درصد از مدیران معتقدند که ایران در سال آینده در ابعاد اقتصادی تغییراتی نخواهد داشت.
حدود ۹۰ درصد از مدیران عامل به مانند گذشته به وضعیت رشد اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۲ خوشبین نیستند
حدود نیمی از مدیران عامل رشد مالی شرکت را برای سال ۱۴۰۲ پیشبینی کردهاند
۴۷ درصد از مدیران عامل به رشد عملکرد مالی سازمان خود در سال ۱۴۰۲ امیدوار هستند و رشد نسبی یا زیاد را برای بنگاه پیشبینی کردهاند.
با این حال ۴۰ درصد از مدیران مشارکت کننده در پیمایش حاضر، افت (نسبی یا زیاد) را برای عملکرد مالی سازمان خود در سال آینده پیشبینی کردهاند.
در این میان، ۱۳ درصد از مدیران عامل هیچگونه تغییر ملموسی در عملکرد مالی سازمان خود در سال ۱۴۰۲ متصور نشدهاند.
۴۰% از مدیران عامل نسبت به رشد عملکرد مالی شرکت تحت مدیریت خود در سال ۱۴۰۱ اذعان داشتهاند
با توجه به دشواریهای متعدد در سال ۱۴۰۱، زمانی که از مدیران عامل درخواست شد تا عملکرد بنگاه خود را گزارش کنند، نزدیک به ۵۰ درصد مدیران حاضر در پیمایش، افت (نسبی یا زیاد) کسبوکار خود را در سال ۱۴۰۱ گزارش کردهاند.
همچنین تحلیل نتایج نشان میدهد ۴۰ درصد از مدیران، رشد مالی (نسبی یا زیاد) را در سال ۱۴۰۱ تجربه کردهاند. البته در خصوص میزان رشد، به خصوص رشد بیشتر از میزان تورم، دادهای در این پژوهش جمعآوری نشده است، با این حال تنها ۱۰% از مدیران عامل میزان رشد مالی زیاد در سال ۱۴۰۱ را اذعان کردهاند.
۱۲ درصد از مدیران مشارکتکننده در این پیمایش، تفاوتی در عملکرد مالی سازمان خود مشاهده نکردهاند.
۴۰ درصد از مدیران عامل در این پژوهش نسبت به رشد شرکت (نسبی یا زیاد) اذعان داشتهاند.
No Data Found
تنها ۲۰ درصد از مدیران عامل به اهداف غیرمالی سال ۱۴۰۱ دست پیدا کردهاند
تحلیل نتایج نشان میدهد نیمی از مدیران عامل شرکتکننده در پیمایش، به تحقق اهداف غیرمالی سازمان خود در حوزههایی نظیر توسعه زیرساختها، سرمایهگذاری جدید، تغییر ساختار و غیره در سال ۱۴۰۱ امیدوار نیستند.
در این میان تنها ۲۰ درصد از مدیران عامل به اهداف غیرمالی سازمان خود دست پیدا کردهاند.
همچنین یک سوم مدیران عامل تغییرات ملموسی را برای اهداف غیرمالی متصور نشدهاند.
تنها ۲۰ درصد از مدیران عامل به اهداف غیرمالی سال ۱۴۰۱ دست پیدا کردهاند
No Data Found
شرکتها با عملکرد مالی همراه با رشد طی دو سال ۳۰٪ درصد کاهش داشته است
در شماره اول گزارش مدیران عامل، در پاسخ به سوال “عملکرد مالی شرکت شما در سال ۱۳۹۹ چگونه بوده است؟” حدود ۷۰% از مدیران عامل پاسخ رشد نسبی یا رشد زیاد دادهاند. در همان سال در خصوص پیشبینی عملکرد شرکت در سال ۱۴۰۰، ۷۳% امیدوار به رشد نسبی یا زیاد مجموعه تحت مدیریتشان بودهاند.
متاسفانه در سال ۱۴۰۱ در پاسخ به سوال مشابه، تنها ۴۰% از مدیران عامل اذعان به رشد (نسبی یا زیاد) عملکرد مالی شرکتشان داشتهاند حال آنکه ۴۷% امیدوارند در سال ۱۴۰۲ وضعیت توام با رشد مالی را تجربه کنند.
با کنار هم قراردادن میزان امیدواری به رشد عملکرد شرکت در این سالها، مشخص است که درصد شرکتها با عملکرد مالی همراه با رشد طی دو سال ۳۰ واحد درصد کاهش داشته است.
مقایسه وضعیت عملکرد مالی شرکتها بر اساس خوداظهاری مدیران عامل از سال 1399(شامل درصد مدیران عامل با خوداظهاری “رشد زیاد” یا “رشد نسبی” عملکرد مالی شرکت)
تمرکز و توجه بیش از ۶۵% از مدیران عامل بر مسائل جاری و عملیاتی سازمان است
۶۵ درصد از مدیران عامل مشارکتکننده در پیمایش حاضر، اذعان کردهاند که در سال جاری به طور متوسط تمرکز و توجه ایشان در خصوص وضعیت شرکت بر مسائل جاری و عملیاتی سازمان متمرکز بوده است.
برای سایر مدیران عامل (شامل ۳۵% از مشارکتکنندگان در پیمایش) تمرکز اصلی فکری و زمانی بر روی مسائل مرتبط با توسعه و رشد کسبوکار و به تعبیری آینده سازمان بوده است.
عدم ثبات سیاسی و اقتصادی و موضوعات مرتبط با نقدینگی، دغدغههای اصلی مدیران عامل در سال ۱۴۰۱ هستند
در پیمایش حاضر برخی از مصادیق نگرانی مدیران عامل بهصورت مستقیم در یک لیست با گزینههای از پیش تعیین شده مورد پرسش قرار گرفته است. ۸۱ درصد از مدیران عامل عدم ثبات در ابعاد سیاسی و اقتصادی کشور را بزرگترین دغدغه خود میدانند.
کمبود نقدینگی برای رشد سازمان از دیگر معضلاتی است که مدیران عامل با آن روبرو هستند. همانگونه که ملاحظه میشود ۴۶ درصد از مدیران عامل با این دغدغه مواجه هستند.
۳۶ درصد از مدیران عامل نگران عدم ثبات در قوانین و مقررات دولتی هستند و ۳۳ درصد نیز دغدغه حفظ انگیزه همکاران خود در شرایط حاضر را دارند.
مقایسه آمار امسال و سال گذشته نشان میدهد همچنان عدم ثبات اقتصادی و سیاسی نگرانی اصلی مدیران عامل است. همچنین کمبود نقدینگی که امسال جایگاه دوم نگرانی مدیران عامل را دارد، در سال گذشته سومین دغدغه مدیران عامل بوده است. این در حالی است که شدت دغدغه برای کمبود نیروی متخصص و توانمند نسبت به سال گذشته کاهش معناداری یافته است.
۶۵ درصد از مدیران عامل، استرس شدید روزانه و هفتگی را تجربه میکنند، در حالی که در سال ۱۴۰۰ این مقدار ۵۰ درصد گزارش شده است
به دلیل سنگینیِ کار و مسئولیت زیاد، شغل مدیران عامل در اغلب رتبهبندیها در زمره مشاغل پراسترس قرار میگیرد. مدیران عامل روزانه تصمیمات متعددی را به منظور رفع چالشهای موجود در کسبوکار میگیرند. این تصمیمها غالبا دارای تاثیرات جدی بر زندگی افراد و آینده کسبوکار هستند.
در میان ۳۰۰ مدیر عامل حاضر در این پیمایش، بیش از نیمی از مدیران عامل روزانه و هفتگی با استرس زیادی مواجه هستند.
همچنین تعداد مدیرانی که ماهانه نیز دچار استرس میشوند، قابل چشمپوشی نیست. ۲۲ درصد از مدیران عامل اذعان کردهاند که یکی دوبار در ماه با استرس شدید مواجه میشوند.
از سوی دیگر تنها ۳ درصد مدیران عامل را شاهد هستیم که بدون استرس زندگی میکنند و ۱۰ درصد دیگر که فقط یکی دو بار در سال با استرس شدید مواجه میشوند.
حدود ۳۴ درصد از مدیران عامل تعادل کار و زندگی مناسبی را تجربه میکنند
ممکن است اغلب از خود پرسیده باشیم که آیا برای زندگی کار میکنیم یا برای کار زندگی میکنیم، اما این سوال در ذهن مدیران عامل از اهمیت کمی برخودار است. اگرچه ارتباط کار و زندگی و تبادلات میان آنها همواره یکی از چالشهای مدیران پرمشغله بوده و هست، اما دغدغههای متعدد باعث میشود حفظ تعادل کار و زندگی برای مدیران عامل کمرنگ شود.
تحلیل نتایج نشان میدهد که تنها ۷ درصد از مدیران عامل از تعادل کاملی میان کار و زندگی برخوردار هستند. همچنین ۲۷ درصد بر این باورند که موفق شدهاند توازن مناسبی بین کار و زندگی شخصی خود ایجاد کنند. در حالی که ۲۰ درصد مدیران عامل اشاره به عدم برقراری مناسب این تعادل در زندگی خود دارند.
۷۰ درصد از مدیران عامل حداقل یکی از برنامههای خود مراقبتی را به صورت منظم در برنامه زندگی خود قرار دادهاند
داشتن خواب مناسب و با کیفیت به عنوان یکی از مهمترین برنامههای خودمراقبتی تنها برای کمتر از ۴۰% از مدیران عامل به عنوان یک برنامه منظم ذکر شده است.
همچنین حدود ۳۰ درصد، رژیم غذایی سالمی برای خود تدارک دیدهاند.
نزدیک به یک چهارم مدیران عامل بهطور منظم وضعیت سلامتی جسمی خود را پایش میکنند.
همچنین بیش از یک چهارم مدیران عامل حاضر در این پیمایش عبادت یا فعالیت ورزشی منظم را در برنامه روزانه خود گنجاندهاند.
مراقبه و مدیتیشن در فعالیتهای منظم زندگی ۹ درصد از مدیران عامل جای دارد.
اگرچه ۷۰ درصد مدیران عامل حداقل یکی از برنامههای خود مراقبتی را به صورت منظم در برنامههای خود قرار دادهاند، این عدد در سال ۱۴۰۰ حدود ۸۵ درصد گزارش شده است.
متوسط زمان حضور مدیران عامل در شبکههای اجتماعی حدود ۲ ساعت به ازای هر روز است
بهرهگیری از رسانههای اجتماعی به عنوان یک روش ارتباطی مستقیم با مخاطبان برای مدیران عامل که رابط بین ذینفعان مختلف کسبوکار هستند به یک ضرورت تبدیل شده است.
فارغ از متغیرهایی مثل سن، جنسیت، سطح تحصیلات و وضعیت تأهل، استفاده از رسانههای اجتماعی در میان مدیران ایرانی کاملا فراگیر است و تقریباً همهی مدیران عامل پاسخدهنده به این پرسش (بیش از ۹۸%) از رسانههای اجتماعی بهعنوان پیامرسان یا شبکه اجتماعی استفاده میکنند.
بهطور متوسط مدیران عامل ۲ ساعت در روز را در شبکههای اجتماعی صرف میکنند و در میان پلتفرمهای مختلف، واتساپ، اینستاگرام و تلگرام بیشترین کاربری را دارند.
بیش از ۷۴ درصد از مدیران عامل از منابع اطلاعاتی و خبری غیررسمی و شبکه دوستان برای کسب اطلاعات استفاده میکنند
۶۴ درصد از مدیران عامل در پاسخ به این سوال که “برای تصمیمگیری به دادههای کدام منابع اطلاعاتی و خبری تکیه میکنند؟”، رسانههای غیررسمی را انتخاب کردهاند.
همچنین نتایج نشان میدهد ۱۳ درصد از مدیران عامل عمدتا از منابع رسمی از قبیل گزارشهای صدا و سیما و بیانیههای دولتی جهت کسب اطلاعات استفاده میکنند.
۴۲ درصد از مدیران عامل از هیچ نوع خدمات منظم حرفهای استفاده نمیکنند
مدیران عامل از روشها و خدمات مختلفی برای توسعه فردی و رشد کسبوکاری خود بهره میبرند. بهرهگیری از کوچ و مشاور کسبوکار، استفاده از خدمات ورزشی و تناسب اندام، خدمات روانشناسی و مشاور سلامت و تغذیه از موضوعاتی هستند که در این مطالعه مورد بررسی قرار گرفتهاند.
حدود ۲۰ درصد از مدیران عامل در حال حاضر از خدمات مشاور کسبوکار در حوزههای مختلف استفاده میکنند. همچنین ۱۷ درصد از مدیران عامل برای خود مراقبتی از خدمات ورزشی منظم بهره میبرند.
۱۰ درصد از مدیران عامل از خدمات تخصصی سلامت مانند روانشناس و روانکاو بهرهمند میگردند. شایان ذکر است که استفاده از کوچ فردی و مشاور سلامت و تغذیه در میان مدیران رواج چندانی ندارد.
حدود ۴۲ درصد از مدیران حاضر در این پیمایش از هیچیک از خدمات حرفهای رایج به صورت منظم استفاده نمیکنند.
۲۱ درصد از مدیران عامل ارزشهای حاصل از پیادهسازی تحول دیجیتال را شناسایی و تحلیل کردهاند
هدف از تحول دیجیتال، تنها دیجیتال کردن سازمان نیست. بلکه هدف خلق ارزش برای کسبوکار از طریق پیادهسازی تحول دیجیتال است. برای خلق ارزش، سازمان به نقشه راه نیاز دارد. در این راستا، ۲۱ درصد از مدیران عامل اذعان کردهاند که علاوه بر اجرای تحول دیجیتال مبتنی بر استراتژی از پیش تعیین شده، ارزشهای حاصل از پیادهسازی را نیز شناسایی و تحلیل کردهاند.
۲۶ درصد از مدیران عامل نقشه راه تحول دیجیتال برای سازمان خود تدوین کردهاند و اقداماتی نظاممند در راستای نقشه راه تدوین شده انجام دادهاند.
در این میان ۳۱ درصد از مدیران عامل بیان کردهاند که در راستای پیادهسازی تحول دیجیتال اقداماتی به صورت غیرنظاممند انجام دادهاند. در واقع این دسته از مدیران عامل، نقشه راهی تدوین نکردهاند.
با این حال ۵ درصد از مدیران عامل بر این باورند که کسبوکارشان نیازی به پیادهسازی تحول دیجیتال ندارد.
۶۷ درصد از مدیران عامل بر این باورند که آینده سازمان آنها تا حد زیادی وابسته به پیادهسازی تحول دیجیتال است
۶۷ درصد مدیران عامل بر این باورند که آینده سازمان تا حد زیادی وابسته به تحول دیجیتال است.
در حالی که ۹ درصد از مدیران معتقدند که آینده سازمان آنها به تحول دیجیتال وابستگی کم یا بسیار کمی خواهد داشت.
از هر سه شرکت، تقریبا یک شرکت اقدام به ارزیابی کمی بلوغ دیجیتال خود نموده است
آگاهی از سطح فعلی بلوغ دیجیتال سازمان نیازمند ارزیابی و سنجش ابعاد مختلف سازمان است. بر اساس نتایج پرسشنامه از بین ۳۰۰ مدیرعامل شرکتهای مختلف شرکتکننده در این پیمایش:
- ۵۱ درصد از مدیران عامل به صورت کیفی سطح بلوغ دیجیتال سازمان خود را سنجیدهاند.
- ۳۷ درصد از مدیران عامل، سازمان خود را به صورت دقیق و کامل ارزیابی (ارزیابی به صورت کمی) کردهاند.
- ۱۲ درصد از مدیران عامل از سطح بلوغ دیجیتال سازمان خود اطلاعی ندارند.
در میان فناوریهای تحول آفرین، هوش مصنوعی بیشترین میزان استفاده را در آینده خواهد داشت
بهرهمندی از فناوریهای تحولآفرین مزایای متعددی برای سازمانها فارغ از اندازه و قدمت سازمان به همراه دارد.
از مدیران عامل سوال شد “در آینده از کدام یک از فناوریهای تحولآفرین استفاده خواهند کرد؟” تحلیل نتایج نشان میدهد که ۶۱ درصد از مدیران عامل از هوش مصنوعی به عنوان یکی از فناوریهای تحول آفرین در سازمان خود استفاده خواهند کرد. یکی از دلایل این امر را میتوان به کاربردهای گسترده هوش مصنوعی و یادگیری ماشین به دلیل جریانهای گسترده تولید لحظهای حجم زیادی از دادهها از منابع مختلف نسبت داد.
پس از هوش مصنوعی، مدیران عامل به اینترنت اشیا و اینترنت نسل پنجم گرایش بیشتری خواهند داشت و از مزایای این فناوریها بهره خواهند برد.
محبوبیت و کاربرد فناوریهایی مانند واقعیت افزوده و مجازی و پرینتر سه بعدی به سرعت در حال گسترش است.
مهمترین اولویت مدیران عامل در عصر دیجیتال، تحول مدل کسبوکار است
در پیادهسازی تحول دیجیتال، ابعاد مختلف سازمان دچار تغییراتی میشوند. در میان این ابعاد، میتوان به مدل کسبوکار و فرایندهای کسبوکار اشاره کرد. پیادهسازی تحول دیجیتال، نیازمند تغییر در مدل کسبوکار است. بنابراین وظایف در سازمانها به روشی متفاوت در مقایسه با گذشته انجام خواهند شد.
بر اساس نتایج این پیمایش، ۴۱ درصد از مدیران عامل معتقدند که تغییر در مدل کسبوکار مهمترین اولویت برای پیادهسازی تحول دیجیتال است. پس از آن، فرایندهای کسبوکار اولویت دوم مدیران عامل جهت اعمال تغییرات لازم است.
تنها ۶ درصد از مدیران عامل بر ارتقای تجربه کارکنان متمرکز هستند.
مدیران عامل فرهنگ سازمانی و فناوری را دو مانع اصلی پیادهسازی موفقیتآمیز تحول دیجیتال میدانند
اگرچه در پیادهسازی تحول دیجیتال موارد مختلفی مانند تدوین استراتژی و نقشه راه بایستی در نظر گرفته شود اما لازم به ذکر است که سازمان برای اجرای موفقتآمیز هر آنچه که تدوین کرده است به فرهنگ قوی و مشترک نیاز دارد.
نزدیک به نیمی از مدیران عامل اذعان کردهاند که گلوگاه اصلی آنها در پیادهسازی تحول دیجیتال، فرهنگ سازمانی است.
در ادامه، ۳۳ درصد بر این باورند که فناوری، دیگر گلوگاه مهم در اجرای تحول دیجیتال در سازمان است.
در میان چالشها و موانع، امنیت و اکوسیستم اهمیت کمتری در دیدگاه مدیران عامل دارند.
یافتههای گزارش در یک نگاه
برای مدیران عامل ایران
یافته اول
شرح نتایج: نتایج نشان داده است که در لیست دغدغههای مدیران عامل بعد از ثبات اقتصادی مشکلات مرتبط با نقدینگی به عنوان دومین دغدغه قرار گرفته است. همچنین در بررسی مشکلات سطح شرکتها در سال 1401، جدیترین مشکل که 36% شرکتها به شکل معناداری با آن درگیر هستند موضوعات کمبود و تامین نقدینگی است.
در واقع موضوعات مرتبط با جذب و مدیریت نقدینگی نه تنها یکی از مهمترین مشکلات شرکتها و دغدغههای مدیران عامل در سال 1401 است، بلکه نسبت به دوره قبلی سنجش نیز به عنوان یک مسئله پررنگتر خودنمایی میکند.
طرح مسئله: در این شرایط مدیران عامل برای ایجاد نقدینگی و مدیریت آن، چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟ کدام سیاستهای کاهش هزینه برای شرکتها کارساز خواهد بود؟ ارائه خدمات یا محصولات جدید با هدف تقویت نقدینگی چگونه ممکن است؟ شرکتهای مشاوره مدیریت چه راهکارهایی برای حل معضلات مرتبط با مدیریت نقدینگی دارند؟ مدیران عامل چه استفادهای از ظرفیتهای تسهیلات مالی صندوقها و نهادهای مالی و بانکی میتوانند داشته باشند؟
شرح نتایج: بیش از ۶۵% از مدیران عامل ایران در سال ۱۴۰۱ مشغله و تمرکز اصلیشان حل و فصل مسائل روزمره شرکتهایشان است و عمده تمرکز ایشان بر روی مسائل جاری شرکت و نه رشد و توسعه و فردای شرکت قرار دارد. تنها ۳۵% از مدیران عامل اذعان داشتهاند که بیشتر تمرکزشان بر روی مسائل توسعهای و آیندهی کسبوکارشان است.
این شرایط برای شرکتهای بازرگانی کوچکتر نسبت به بقیه شرکتها وخیمتر است و در این شرکتها بیش از 72% از مدیران عامل درگیر مسائل روزانه هستند.
طرح مسئله: اهمیت این یافته برای مدیران عامل با طرح این مسائل همراه است: چگونه میتوانند زمان خود را در طول روزهای کاری بهتر مدیریت کنند؟ آیا میتوان راهحل مناسبی برای واگذاری کارهای روزانه به یک معاون اجرایی یا قائم مقام عملیاتی یا COO در شرکت داشت؟ تمرکز بیش از حد مدیران عامل بر روی مسائل جاری سازمان چه تبعات و ریسکهایی برای رشد شرکت به همراه خواهد داشت؟ آیا شدت آسیب این ریسک و تبعات آن دیده شده و توسط مدیران عامل به درستی درک شده است؟ اگر مدیران عامل درگیر عملیات روزمره در سازمان هستند، چه کسانی یا واحدهایی در شرکت به فکر توسعه و آینده هستند؟ آیا ایجاد همچین واحدهایی با نگاه تحقیق و توسعه و آیندهنگری جزء الزامات شرکت نیست؟
یافته سوم
شرح نتایج: در این پیمایش برخلاف سال گذشته، نگهداشت همکاران فعلی نسبت به جذب نیروهای توانمند از اهمیت و شدت دغدغه بیشتری برخوردار شده است. بدین صورت که دغدغه “حفظ انگیزه همکاران” چهارمین دغدغه جدی مدیران عامل است در حالی که سال 1400 این دغدغه رتبه هفتم را به خود اختصاص داده بود. اینگونه به نظر میرسد که امروزه بر خلاف سال گذشته مدیران عامل بیشتر نگران حفظ همکاران موجود هستند تا جذب همکاران جدید.
طرح مسئله: پرسشهایی که در جایگاه یک مدیر عامل در ایران قابل مطرح است: چه مکانیزمهایی برای حفظ انگیزه همکاران موجود قابل بکارگیری است؟ تا چه اندازه مدیران عامل میتوانند در شرایط محیطی کلان خاص ایران این نقش را به خوبی ایفا کنند؟ از طرف دیگر توجه ویژه به حفظ همکاران موجود چه تبعات یا ریسکهایی به دنبال خواهد داشت؟ چه میزان پتانسیل فکری و بیزینسی به دلیل دلمشغولی سازمانها به این موضوع از بین خواهد رفت؟
یافته چهارم
شرح نتایج: در این مطالعه مشهود است که مدیران عامل ایرانی در حوزه مراقبت فردی و توجه به سلامت خودشان ضعیف عمل میکنند. فقط ۴۰% مدیران عامل خواب مناسب و کافی دارند، یک سوم رژیم غذایی سالم دارند، ۲۷% فعالیت ورزشی مناسب دارند و ۳۰% هیچگونه فعالیت منظم خود مراقبتی را دنبال نمیکنند. این مقدار در سال گذشته معادل ۱۵% گزارش شده است. از طرف دیگر امیدواری به موفقیت شرکت به شکل معناداری بین مدیران عامل با خود مراقبتی بالاتر، بیشتر گزارش شده است.
طرح مسئله: پرسشهایی که قابلیت مطالعه و بررسی بیشتر در آینده دارند: چگونه مدیران عامل میتوانند به شکل سالمتری زندگی کنند؟ چه تمرینهای خودمراقبتی برای هر مدیرعامل مناسبتر است؟ چگونه میتوان این خدمات را به صورت عادات منظم تکرار کرد؟ نقش مشاور، مربی یا کوچ فردی برای تقویت خودمراقبتی مدیران عامل چگونه است؟
یافته پنجم
شرح نتایج: با اینکه نیمی از مدیران عامل با اقتضائات عصر دیجیتال آشنا هستند و از هر سه نفر، دو مدیرعامل معتقدند که آینده سازمانشان تا حد زیادی وابسته به پیادهسازی تحول دیجیتال است، اما در عمل موضوعات مرتبط با تحولات فناوری، دغدغه یکی مانده به آخر مدیران عامل است! گویی همه میدانند مهم است ولی کسی به آن فکر نمیکند.
طرح مسئله: آیا ظرفیتهای تحول دیجیتال برای حل مشکلات سازمانها و بهبود شرایط آنها به خوبی درک شده است؟ چگونه میتوان از تجربیات و درسآموختههای سایر شرکتها در این زمینه استفاده کرد؟
یافتههای گزارش در یک نگاه
شرح نتایج: یافتههای پیمایش نشان داد که متاسفانه خوشبینی به محیط کلان کسبوکار و امیدواری به بهبود عملکرد شرکتها در سال 1402 بسیار کاهش پیدا کرده است. از طرف دیگر بیش از 30% شرکتها عملکرد مالی ضعیفتری نسبت به سال 1399 داشتهاند. این شرایط برای شرکتهای کوچکتر وخیمتر است.
طرح مسئله: سوالاتی که از این یافته قابل طرح است: چگونه میتوان امیدواری و خوشبینی مدیران عامل – که سکاندار رشد و توسعه اقتصاد کشور هستند – را با اتخاذ تصمیمات و سیاستهای بهتری در سطح کلان بهبود داد؟ آیا وضعیت فعلی امکان ادامه به این صورت را دارد و یا نیازمند اصلاحات بنیادین است؟
یافته ششم
شرح نتایج: از ۲۳ عنوان مهمترین دغدغه و نگرانی مدیران عامل، موضوعات مرتبط با محدودیت اینترنت و فیلترینگ جزء ۵ دغدغه اصلی مدیران عامل است. این موضوع بین مدیران عامل جوانتر بسیار پررنگ است و دغدغه دوم کنونی ایشان است.
طرح مسئله: این پرسشها قابل طرح است: چگونه میتوان شرایط امن و مطمئنی را برای دسترسی کسبوکارها به جریان آزاد اطلاعات و شبکه جهانی اینترنت فراهم کرد؟ آیا ریسکها و تبعات اقتصادی و روانی این محدودیتها بر روی کسبوکارها به درستی درک شده است؟ آیا برنامههای دقیق و صحیح جایگزین میتواند این دغدغهها را برطرف کند؟ آیا نمایندگانی از سمت شرکتهای غیردولتی در این تصمیمگیریها درگیر میشوند تا همه جوانب موضوع دیده شود؟
یافته هفتم
شرح نتایج: در بررسیهای صورت گرفته مشخص شده است که بیش از ۷۴ درصد از مدیران عامل از منابع اطلاعاتی و خبری غیررسمی و شبکه دوستان برای کسب اطلاعات استفاده میکنند. شبکههای سنتی و مرسوم اطلاعرسانی نظیر صدا و سیما و بیانیههای رسمی مورد اقبال عموم مدیران عامل بخش غیردولتی قرار نگرفته است و با مقایسه آمار با شماره قبلی گزارش مدیران عامل، به نظر میرسد که این بیاعتمادی به رسانههای حاکم شدت گرفته است.
طرح مسئله: اما سوالاتی که مطرح میشود: آیا عزمی جدی برای ترمیم این بیاعتمادی وجود دارد؟ این بیاعتمادی به رسانههای رسمی کشور چه تبعات و ریسکهایی از ابعاد گوناگون برای کشور خواهد داشت؟ آیا درک درستی از این تبعات وجود دارد؟ آیا راهکارهایی عملیاتی برای ترمیم این رابطه بین رسانههای حاکمیتی و مدیران عامل بخش غیردولتی وجود دارد؟
یافته هشتم